فهرست مطالب:
فهرست مطالب :
پاسخ به سوال “استارت آپ چیست؟” این یک سرمایه گذاری تجاری جدید است که خدمات یا محصولاتی را به بازار موجود و در حال رشد ارائه می دهد. یک استارتاپ در مرحله اول عملیات است و یک یا چند کارآفرین را تشکیل می دهد. هدف اصلی پاسخگویی به تقاضای بازار با ایجاد محصولات یا خدمات جدید و نوآورانه است. در حالی که بیشتر کسب و کارهای کوچک ممکن است قصد کوچک ماندن داشته باشند، یک استارتاپ بر رشد سریع در یک بازار مشخص تمرکز دارد. معمولاً چنین شرکت هایی به عنوان یک ایده شروع می شوند و به تدریج به یک محصول، خدمات یا پلتفرم قابل اجرا تبدیل می شوند.
استارت آپ ها با هزینه های بالا شروع می شوند و درآمد محدودی دارند. همچنین مدل کسب و کار توسعه یافته ای ندارند و فاقد سرمایه کافی برای انتقال به فاز بعدی هستند. در نتیجه، این شرکت ها از منابع مختلفی مانند سرمایه گذاران خطرپذیر، سرمایه گذاران فرشته و بانک ها به دنبال تأمین مالی هستند. سرمایه گذاران یا وام دهندگان ممکن است وجوه اضافی را برای سهمی از سود آینده و مالکیت جزئی ارائه دهند. اغلب، این شرکت ها از سرمایه اولیه برای سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه طرح های تجاری استفاده می کنند. تحقیقات به آنها کمک می کند تا تقاضا برای یک محصول خاص را تعیین کنند و یک طرح تجاری، اهداف و استراتژی های بازاریابی شرکت را مشخص می کند.
همانطور که فناوریهای جدید انقلابی در نحوه نگاه و کار ما به جهان ایجاد میکنند، کارآفرینی در حال تغییر است و باعث ایجاد استارتآپها میشود. در اینجا ما به شما می گوییم که استارتاپ ها در مورد چیست.
شرکت های جدید هر روز برای ارائه محصولات و خدمات به خصوص در کشاورزی، مخابرات و انرژی به وجود می آیند. با این حال، شرکتهایی که استارتآپ نامیده میشوند، به دلیل نحوه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات از بقیه متمایز هستند.
استارت آپ یک شرکت جدید با پتانسیل رشد بالا به دلیل مدل تجاری مقیاس پذیر و استفاده از فناوری های جدید است. استارتآپها در سالهای اخیر بهروز شدهاند. طبق آمار Statista، تعداد فینتکها (استارتآپهای مالی) در قاره آمریکا از حدود 5700 در سال 2018 به بیش از 10700 تا پایان سال 2021 رسیده است. اروپا، خاورمیانه و آفریقا به تنهایی میزبان بیش از 9300 فینتک هستند.
سه تعریف از استارتاپ را در ادامه آورده ایم:
استارت آپ یک شرکت نوپا است که توسط یک یا چند کارآفرین برای ایجاد محصولات یا خدمات منحصر به فرد و غیرقابل جایگزین تاسیس شده است. هدف آن ارائه نوآوری و ایجاد سریع ایده است.
استارت آپ: مجموعه ای از آزمایش ها برای یافتن راه حلی برای یک مشکل و ایجاد یک مدل کسب و کار پایدار و مقیاس پذیر پیرامون آن است.
استارت آپ یک شرکت جدید با پتانسیل رشد بالا به دلیل مدل تجاری مقیاس پذیر و استفاده از فناوری های جدید است.
استارتآپها شرکتها یا سرمایهگذاریهایی هستند که بر روی یک محصول یا خدمات واحد متمرکز شدهاند که بنیانگذاران میخواهند آن را به بازار عرضه کنند. این شرکتها معمولاً یک مدل تجاری کاملاً توسعهیافته ندارند و مهمتر از آن، فاقد سرمایه کافی برای حرکت به مرحله بعدی کسبوکار هستند. بیشتر این شرکت ها در ابتدا توسط بنیانگذارانشان تامین مالی می شوند.
بسیاری از استارتآپها برای دریافت بودجه بیشتر به دیگران از جمله خانواده، دوستان و سرمایهگذاران خطرپذیر مراجعه میکنند. سیلیکون ولی بهخاطر جامعه سرمایهگذاری ریسکپذیر قویاش شناخته میشود و مقصدی محبوب برای استارتآپها است.
استارتآپها میتوانند از سرمایه اولیه برای سرمایهگذاری در تحقیقات و توسعه طرحهای تجاری خود استفاده کنند. تحقیقات بازار به تعیین تقاضا برای یک محصول یا خدمات کمک می کند، در حالی که یک طرح تجاری جامع بیانیه ماموریت، چشم انداز و اهداف شرکت و همچنین استراتژی های مدیریت و بازاریابی را مشخص می کند.
فرهنگ استارت آپی در مورد شکل دادن به آینده است، نه فقط پذیرش منفعلانه آنچه در راه است. این تفاوت اصلی بین آرزو و امید است: باور واقعی به کاری که انجام می دهید. آینده چیزی نیست که منتظرش باشید. این چیزی است که همه ما با اعمال، انتخاب ها و تصمیمات خود ایجاد می کنیم.
به عنوان مثال، هوش مصنوعی اخیراً شروع به تغییر جهان به روش های پیش بینی نشده ای کرده است. زمانی که ترس از هوش مصنوعی به بالاترین حد خود رسید، بسیاری از مردم اروپا می ترسیدند که هوش مصنوعی «غلبه کند»، در حالی که کارآفرینان استارت آپی در سیلیکون ولی نگرش کاملاً متفاوتی داشتند که به شرح زیر خلاصه می شود: «چرا باید از آینده هوش مصنوعی بترسیم؟ ما هستیم که آن را ایجاد می کنیم و تصمیم می گیریم که چگونه انجام شود.»
از آنجایی که امید مهمترین عامل در استارت آپ ها است، این امر نیز می تواند منجر به شکست شود. این یکی از اصول تفکر استارتاپی است. از آنجایی که استارت آپ ها ریسک های بزرگی را متحمل می شوند، از دست دادن ها نیز وجود خواهد داشت. اما با یادگیری از آنها، استارت آپ ها می توانند ارزشی ایجاد کنند که هیچ سازمان دیگری نمی تواند.
به همین دلیل است که فرهنگ استارتاپ اهمیت شکست را به عنوان فرصتی برای یادگیری برجسته می کند.
استارتآپها در بهترین شکل خود ماشینهایی برای یادگیری سریع و تلاش برای یافتن راهحل برای مشکلات هستند. سرعتی که استارتآپها میتوانند با آن بیاموزند، چیزی است که دستیابی به آن در هر محیط دیگری بسیار سخت است.
این منجر به یک پاسخ مهم به این سوال می شود که «چرا ما به استارتاپ ها نیاز داریم؟». برای ما، پاسخ ساده است: استارت آپ ها یکی از بهترین راه ها برای حل مشکلات و اجرای سریع راه حل ها در مقیاس جهانی هستند. خواه این یک مشکل جهانی بزرگ مانند تغییرات آب و هوایی، نابرابری بین کشورهای مختلف یا چیز معمولی تر مانند گزینه های حمل و نقل ارزان تر یا راه حل های پرداخت بهتر باشد، در بسیاری از موارد استارتاپ ها بهترین سازمان ها برای حل مشکل هستند.
بسیاری از مردم فکر میکنند استارتآپها و شرکتهای کوچک و متوسط (شرکتهای کوچک و متوسط به دلیل تعداد کارمندان، گردش مالی و موارد دیگر) یکسان هستند، اما اینطور نیست.
تفاوت استارت آپ ها با SME ها در اینجا آمده است:
به عنوان کسب و کارهای نوظهور، هیچ سابقه یا موقعیتی در بازار ندارند (که همیشه برای SME ها صادق نیست).
اگرچه هر دو میتوانند از فناوریهای پیشرفته استفاده کنند، استارتآپها مدلهای کسبوکار خود را صرفاً مبتنی بر نوآوری میکنند و عمدتاً برای مزیت رقابتی به فناوری روی میآورند.
استارتآپها معمولاً بزرگ فکر میکنند – حتی جهانی. اما SME ها تمایل دارند به بازارهای محلی بچسبند.
استارتآپها به دنبال رشد سریع و افزایش درآمد هستند، بدون اینکه هزینهها را افزایش دهند. اما شرکتهای کوچک و متوسط، کسبوکارهایی هستند که مسیری خطی دارند، بنابراین نرخ بقای بیشتری دارند.
از آنجایی که استارت آپ ها برای راه اندازی و اجرای عملیات به سرمایه زیادی نیاز ندارند، می توانند حاشیه سود خود را افزایش داده و سریعتر رشد کنند. بسیاری از آنها نیازی به یک محل کار رسمی ندارند (مخصوصاً در دوران ابتدایی)، و حتی تجارت را از محل کار اشتراکی (که در آن ساکنان، دفاتر مشترک دارند، اما نه لزوماً حرفه مشترک) انتخاب می کنند.
در حالی که شرکت های کوچک و متوسط سرمایه خارجی کمی جذب می کنند، استارت آپ ها تامین مالی از سرمایه گذاران را در اولویت قرار می دهند. اینجاست که به اصطلاح «سرمایهگذاران فرشته» وارد میشوند که در استارتآپها سرمایهگذاری میکنند و در ازای حقوق صاحبان سهام، در مدیریت آنها حرفی برای گفتن دارند.
عوامل مختلفی وجود دارد که کارآفرینان هنگام تلاش برای راه اندازی استارتاپ خود و شروع فعالیت باید به آنها فکر کنند. ما برخی از رایج ترین آنها را در زیر فهرست کرده ایم.
موقعیت مکانی می تواند هر کسب و کاری را رشد یا شکست دهد. و این اغلب یکی از مهم ترین ملاحظات برای هر کسی است که در دنیای تجارت راه اندازی می کند. استارتآپها باید تصمیم بگیرند که آیا کسبوکارشان به صورت آنلاین، در دفتر اداری یا دفتر خانگی یا در یک فروشگاه انجام میشود. مکان بستگی به محصول یا خدمات ارائه شده دارد.
برای مثال، یک استارتآپ فناوری که سختافزار واقعیت مجازی را میفروشد، ممکن است به یک ویترین فیزیکی نیاز داشته باشد تا به مشتریان امکان نمایش چهره به چهره ویژگیهای پیچیده محصول را بدهد.
استارتآپها باید در نظر داشته باشند که کدام ساختار قانونی به بهترین وجه با نهاد آنها سازگار است. مالکیت انحصاری برای موسسی که کارمند اصلی یک کسب و کار نیز هست مناسب است. شرکت ها یک ساختار قانونی قابل دوام برای مشاغلی هستند که متشکل از چندین نفر هستند که مالکیت مشترک دارند و همچنین ایجاد آنها نسبتاً ساده است. مسئولیت شخصی را می توان با ثبت استارتاپ به عنوان یک شرکت با مسئولیت محدود کاهش داد.
استارتآپها اغلب با مراجعه به خانواده و دوستان یا با استفاده از سرمایهگذاران خطرپذیر، سرمایه جمعآوری میکنند. این گروهی از سرمایه گذاران حرفه ای هستند که در تامین مالی استارت آپ ها تخصص دارند. تامین مالی جمعی برای بسیاری از افراد به روشی مناسب برای دستیابی به پول نقدی که برای حرکت رو به جلو در فرآیند کسب و کار نیاز دارند تبدیل شده است. کارآفرین یک صفحه تامین مالی جمعی را به صورت آنلاین راه اندازی می کند و به افرادی که به شرکت اعتقاد دارند اجازه می دهد پول اهدا کنند.
استارتآپها ممکن است از اعتبار برای شروع فعالیت خود استفاده کنند. یک سابقه اعتباری عالی ممکن است به استارتاپ اجازه دهد تا از یک خط اعتباری به عنوان تامین مالی استفاده کند. این گزینه بیشترین خطر را دارد، به خصوص اگر راه اندازی ناموفق باشد. سایر شرکت ها وام های کسب و کار کوچک را برای کمک به رشد انتخاب می کنند. بانک ها معمولاً چندین گزینه تخصصی برای کسب و کارهای کوچک در دسترس دارند . وام کوتاه مدت و کم بهره که برای استارت آپ ها طراحی شده است. برای واجد شرایط بودن اغلب به یک طرح تجاری دقیق نیاز است.
ک برنامه عملی منسجم جمع آوری کنید. اگر تا اینجا پیش رفته اید، من فرض می کنم که متعهد به یک برنامه بلندمدت برای ساختن برند شخصی خود هستید. اگر قصد دارید برند شخصی خود را در طول زمان بسازید، این نقشه راه را به یک برنامه رسمی تبدیل کنید. این به این معنی است که آن را یادداشت کنید، در مورد پاسخ های خود فکر کنید و برنامه را به روز کنید، زیرا به ایده های جدید فکر می کنید یا تصمیم به اصلاح دوره دارید.
نقشه راه زیر یک طرح کلی است. این به شما بستگی دارد که بین خطوط رنگ آمیزی کنید، جزئیات را پر کنید و آن را کاملاً و به طرز شگفت انگیزی از آن خود کنید.
در دنیای مدرن ما، جایی که همه برای ایجاد نوآوری تلاش می کنند، یک ایده خوب برای ایجاد یک استارتاپ کافی نیست. برای درک بهتر ویژگی های استارت آپ های مختلف، باید شش نوع زیر را مرور کنید.
شرکت هایی که در حوزه فناوری قرار دارند اغلب به این گروه تعلق دارند. از آنجایی که شرکت های فناوری اغلب پتانسیل بالایی دارند، می توانند به راحتی به بازار جهانی دسترسی داشته باشند. کسب و کارهای فناوری می توانند از سرمایه گذاران حمایت مالی دریافت کنند و به شرکت های بین المللی تبدیل شوند. نمونه هایی از این استارت آپ ها عبارتند از گوگل، اوبر، فیس بوک و توییتر. این استارتآپها بهترین کارمندان را استخدام میکنند و به دنبال سرمایهگذاران میگردند تا توسعه ایدهها و مقیاس خود را تقویت کنند.
این کسبوکارها توسط افراد عادی ایجاد میشوند و بصورت شخصی سرمایهگذاری میشوند. آنها با سرعت رشد می کنند و معمولاً سایت خوبی دارند اما برنامه ندارند. فروشگاه های مواد غذایی، آرایشگاه ها، نانواها و آژانس های مسافرتی نمونه های کاملی هستند.
افرادی که سرگرمی هایی دارند و مشتاق هستند روی علاقه خود کار کنند، می توانند یک استارت آپ سبک زندگی ایجاد کنند. آنها می توانند با انجام کاری که دوست دارند امرار معاش کنند. نمونه های زیادی از استارت آپ های سبک زندگی را می توانیم ببینیم. برای مثال بیایید رقصندگان را در نظر بگیریم. آنها به طور فعال مدارس رقص آنلاین را باز می کنند تا به کودکان و بزرگسالان رقصیدن و کسب درآمد از این طریق را آموزش دهند.
در صنعت فناوری و نرم افزار، برخی افراد یک استارتاپ را از ابتدا طراحی می کنند تا بعداً آن را به یک شرکت بزرگتر بفروشند. غولهایی مانند آمازون و اوبر استارتآپهای کوچکی را میخرند تا در طول زمان آنها را توسعه دهند و از مزایای آن برخوردار شوند.
شرکت های بزرگ طول عمر محدودی دارند زیرا ترجیحات مشتریان، فناوری ها و رقبا در طول زمان تغییر می کند. به همین دلیل است که مشاغل باید آماده سازگاری با شرایط جدید باشند. در نتیجه، آنها محصولات نوآورانه ای طراحی می کنند که می تواند نیازهای مشتریان مدرن را برآورده کند.
این استارت آپ ها علیرغم این باور عمومی وجود دارند که هدف اصلی همه استارتاپ ها کسب درآمد است. هنوز هم شرکت هایی وجود دارند که برای انجام کارهای خوب برای افراد دیگر طراحی شده اند و به آنها استارت آپ های اجتماعی می گویند. به عنوان مثال می توان به موسسات خیریه و سازمان های غیرانتفاعی اشاره کرد که به لطف کمک های مالی وجود دارند. برای مثال، Code.org، یک سازمان غیرانتفاعی، دانشآموزان مدارس در ایالات متحده را تشویق میکند تا علوم کامپیوتر را بیاموزند.
استارتآپها در را به روی فهرست کارهایی که باید انجام دهید باز نمیکنند، بلکه در را به روی فرصتها و چالشهای جدیدی میگشایند که به شما امکان میدهد با آن رشد کنید. بیایید به دلایل اصلی برای پیوستن به یک استارتاپ بپردازیم.
مطمئناً کارهای زیادی برای انجام دادن خواهید داشت، اما می توانید وظایف را مطابق با میل خود برنامه ریزی کنید. فقط باید با رئیس خود مذاکره کنید. یک مزیت دیگر این است که می توانید از هر نقطه ای از جهان از راه دور کار کنید. تنها چیزی که نیاز دارید یک اتصال خوب به اینترنت است.
فرصت ها و چالش هایی که در طول کار خود در یک استارتاپ با آن مواجه خواهید شد دائماً تغییر می کند. این به این معنی است که شما فرصتی برای تطبیق با شرایط و تسلط بر مهارت های جدید برای انجام وظایف مورد نیاز برای توسعه بیشتر پروژه خواهید داشت.
واضح است که افرادی که ریسک می کنند و کسب و کار جدیدی راه اندازی می کنند، ایده های زیادی دارند و از خلاقیت استقبال می کنند. آنها رویکردها، محصولات و خدمات جدید را بررسی می کنند تا بدیع باشند. به همین دلیل است که باید با موسسانی تماس بگیرید که به شما کمک می کنند همه چیز را از منظر جدیدی ببینید.
کار در یک استارتاپ از همان ابتدا به شما این امکان را می دهد که پایه ای از مهارت ها و دانش لازم را بسازید، در زمینه های مختلف عملکردی تجربیات کسب کنید و مسئولیت چندین کار را بر عهده بگیرید. علاوه بر این، با رشد یک تجارت، با به دست آوردن فرصت های شغلی جدید، به عنوان یک حرفه ای رشد خواهید کرد.
از آنجایی که اکثر استارتاپ ها کوچک هستند، شما این شانس را خواهید داشت که با همه همکاران خود شخصاً آشنا شوید. شما همچنین ایده ها و افکار خود را با تیم خود به اشتراک خواهید گذاشت تا موفقیت شرکت را افزایش دهید. پیوستن به یک استارتاپ مانند تبدیل شدن به عضوی از یک خانواده است.
گاهی اوقات یک شرکت بزرگ بیش از توان پرداخت یک استارتاپ پرداخت می کند. با این حال، در یک استارتاپ، میتوانید انگیزهها و مهارتهای جدیدی را در حین انجام وظایف کاملاً متفاوت به دست آورید. در دراز مدت، شما به عنوان یک حرفه ای تجربه غیر قابل جایگزینی خواهید داشت.
اگر به راه اندازی یک استارتاپ به تنهایی علاقه دارید، بسیار مهم است که مراحل زیر را برای دستیابی به موفقیت در نظر بگیرید.
برای موفقیت، کارآفرینان محصولات و خدماتی را جستجو می کنند که تقاضای زیادی در بین مشتریان دارند. تقاضا، نیازها و خواسته های مشتریان را تجزیه و تحلیل کنید و مطمئن شوید که مردم واقعاً به محصول شما نیاز دارند. همچنین باید بفهمید که آیا محصول شما میتواند حداقل ده مشتری را جذب کند یا خیر. این به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که کدام محصول را می خواهید ایجاد کنید و در کدام جهت حرکت کنید. با این حال، قبل از اجرای ایده خود، تحقیقات بازار خود را انجام دهید و رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید.
داشتن یک ایده کافی نیست زیرا این فرآیند به یک طرح تجاری نیز نیاز دارد. طرح کسب و کار سندی است که شامل اهداف شرکت و راه های دستیابی به اهداف آن است. همچنین شامل توصیفی از آینده کسب و کار و طرح کلی استراتژی کسب و کار است. آمارها نشان می دهد که افراد دارای برنامه موفق به کسب سرمایه سرمایه گذاران و رشد استارت آپ خود شده اند.
برای راه اندازی یک کسب و کار به مقدار مشخصی پول نیاز نیست زیرا هزینه های یک استارت آپ از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است. بسته به نوع کسب و کار و موقعیت، به بودجه بیشتر یا کمتری نیاز خواهید داشت. برخی از استارتآپهای کوچک بدون تجهیزات و حقوق کارمندان ممکن است حدود دویست میلیون تومان برای شما هزینه داشته باشند، در حالی که سایر سرمایهگذاریها ممکن است میلیاردها هزینه داشته باشند. منبع اصلی تامین مالی معمولا پس انداز کارآفرین است.
شما نمی توانید با این واقعیت مخالف باشید که برای حل همه مسائل به کمک بیشتری نیاز دارید. با این حال، به یاد داشته باشید که افرادی را انتخاب کنید که به آنها اعتماد دارید. برای اداره یک شرکت به چند کارمند و یک مدیر نیاز دارید. تعداد کارگران به صنعتی که در آن هستید و میزان بزرگی کسب و کار شما بستگی دارد. بر اساس آمار، استارت آپ ها شرکت های کوچکی هستند که تیم های کوچکی دارند. به طور کلی، استارت آپ ها حداکثر ده کارمند دارند.
شما باید یک آدرس فیزیکی و یک آدرس اینترنتی داشته باشید تا مشتریان بتوانند به راحتی شرکت شما را پیدا کنند. خرید یا اجاره ملکی را برای راه اندازی کسب و کار خود در نظر بگیرید. اگرچه خرید آن در دراز مدت به طور قابل توجهی ارزان تر است، اما باید مطمئن شوید که بودجه کافی دارید. به این ترتیب، سرمایه خود را پس انداز کرده و سرمایه گذاری خوبی در آینده خود خواهید داشت. سایتی را برای تبلیغ استارتاپ خود طراحی کنید، برخی از پیش سفارش ها را دریافت کنید و قرار ملاقات های احتمالی را برنامه ریزی کنید. حضور آنلاین یک امر ضروری است زیرا کمک می کند تا سریعتر به مخاطبان هدف خود برسید، محصولات را تبلیغ کنید و سود ایجاد کنید.
شما می توانید یک محصول عالی داشته باشید، اما بدون تکنیک های بازاریابی مختلف نمی توانید آن را تبلیغ کنید. استراتژی های بازاریابی زیر را در نظر بگیرید: سئو، بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانه های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی و غیره به شما این امکان را می دهد تا با کمک کمپین های ایمیلی، رپورتاژ اگهی، چت ربات و پیامک، مشتریان خود را در مورد محصول جدید خود مطلع کنید. شما همچنین می توانید از روش های سنتی مانند تبلیغات چاپی، تلویزیون و رادیو استفاده کنید. با این حال، سازگاری با روندهای جدید و استفاده از بازاریابی درونگرا مفیدتر است.
پس از توسعه یک سایت، رشد حضور دیجیتالی خود و تبدیل شدن به یک بازاریاب خوب، زمان ایجاد یک پایگاه مشتری فرا رسیده است. یک وبسایت ایجاد کنید تا تجربهای بینظیر را برای مصرفکنندگان خود فراهم کنید و آنها را تشویق کنید که برگردند. برای بازگرداندن و حفظ مشتریان، باید محصولات با کیفیت بالا و خدمات عالی به مشتریان ارائه دهید. مشتریان شما اولویت اصلی شما هستند، بنابراین مطابق میل آنها رفتار کنید.
دنیای ما خیلی سریع در حال تغییر است و نوآوری ها و ایده های جدید جایگزین ایده های قبلی می شوند. استارتآپها نتیجه زندهکردن ایدههای جدید هستند زیرا زندگی مردم را تغییر میدهند، مشکلاتشان را حل میکنند و روال روزانهشان را ساده میکنند.
استارتاپها معمولاً از طریق چندین دور تأمین مالی پول جمعآوری میکنند:
یک دور مقدماتی وجود دارد که به عنوان بوت استرپینگ شناخته می شود، زمانی که بنیانگذاران، دوستان و خانواده آنها در کسب و کار سرمایه گذاری می کنند.
پس از آن، سرمایه اولیه از سوی به اصطلاح “سرمایه گذاران فرشته”، افرادی با ارزش خالص بالا که در شرکت های مرحله اولیه سرمایه گذاری می کنند، می آید.
در مرحله بعد، دوره های سرمایه گذاری سری A، B، C و D وجود دارد که عمدتاً توسط شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر هدایت می شوند که ده ها تا صدها میلیون دلار در شرکت ها سرمایه گذاری می کنند.
در نهایت، یک استارتآپ ممکن است تصمیم بگیرد که به یک شرکت سهامی عام تبدیل شود و از طریق خرید توسط یک شرکت بزرگتر با هدف خاص یا عرضه مستقیم در بورس اوراق بهادار، درهای خود را به روی پولهای خارجی باز کند. هرکسی میتواند در یک شرکت سهامی عام سرمایهگذاری کند و بنیانگذاران استارتآپ و حامیان اولیه میتوانند سهام خود را بفروشند تا بازدهی زیادی از سرمایهگذاری داشته باشند.
شایان ذکر است که مراحل اولیه تامین مالی استارتآپها محدود به افرادی است که دارای جیبهای بزرگ هستند، افرادی که سرمایهگذاران معتبر نامیده میشوند، زیرا کمیسیون بورس اوراق بهادار معتقد است که درآمد بالا و دارایی خالص آنها به محافظت از آنها در برابر ضرر احتمالی کمک میکند.
در حالی که همه خواهان بازدهی بیش از 200000 درصدی هستند که پیتر تیل در سرمایه گذاری خود در یک استارتاپ کوچک به نام فیس بوک دید، طبق گزارشی که توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا برکلی و استنفورد تهیه شده است، اکثریت قریب به اتفاق – حدود 90 درصد – استارت آپ ها شکست می خورند. این به این معنی است که سرمایه گذاران در مراحل اولیه امکانی برای مشاهده درصد بازده سرمایه گذاری خود ندارند.
کار کردن در استارتاپ مزایای مختلفی دارد. مسئولیت بیشتر و فرصت های یادگیری دو مورد است. از آنجایی که استارتآپها نسبت به شرکتهای بزرگ، کارمندان کمتری دارند، کارمندان تمایل دارند کلاههای زیادی بر سر بگذارند و در نقشهای مختلفی کار کنند، که منجر به مسئولیتپذیری بیشتر و همچنین فرصتهایی برای یادگیری میشود.
استارتآپها طبیعت آرامتری دارند، و محیط کار را بیشتر به یک تجربه مشترک، با ساعات کاری انعطافپذیر، افزایش تعامل کارکنان و انعطافپذیری تبدیل میکنند. کار در استارتآپها نیز میتواند مفیدتر باشد، زیرا از نوآوری استقبال میشود و مدیران به کارمندان با استعداد اجازه میدهند تا ایدههایی با نظارت کمتر را اجرا کنند.
یکی از معایب اولیه استارتاپ افزایش ریسک است. این در درجه اول در مورد موفقیت و طول عمر یک استارتاپ صدق می کند. کسبوکارهای جدید باید قبل از شروع سودآوری، خود را ثابت کرده و سرمایه خود را افزایش دهند. راضی نگه داشتن سرمایه گذاران از پیشرفت استارت آپ بسیار مهم است. خطر تعطیلی یا نداشتن سرمایه کافی برای ادامه عملیات قبل از کسب سود همیشه وجود دارد.
ساعات طولانی مشخصه استارتآپها است، زیرا همه برای رسیدن به یک هدف کار میکنند – دیدن موفقیت استارتآپ. این می تواند منجر به لحظات پر استرس و گاهی اوقات جبرانی شود که متناسب با ساعات کار نیست. رقابت نیز همیشه بالا است زیرا تعداد انگشت شماری از استارتاپ ها روی یک ایده کار می کنند.
بسیاری از استارت آپ ها در چند سال اول شکست می خورند. به همین دلیل این دوره اولیه مهم است. کارآفرینان باید پول جذب کنند، مدل کسب و کار و طرح کسب و کار ایجاد کنند، پرسنل کلیدی را استخدام کنند، جزئیات پیچیده ای مانند سهام برای شرکا و سرمایه گذاران را بررسی کنند و برای بلندمدت برنامه ریزی کنند. بسیاری از موفقترین شرکتهای امروزی – مایکروسافت، اپل و متا که قبلاً فیسبوک بود، به عنوان استارتآپ شروع به کار کردند و در نهایت به شرکتهای سهامی عام تبدیل شدند.
در حالی که بسیاری از استارت آپ ها در نهایت شکست می خورند، برخی نیز به موفقیتهای خوبی می رسند. برای موفقیت یک استارتآپ، آیتم های زیادی باید هماهنگ شوند و به سؤالات مهم پاسخ داده شود.
حتی یک ایده خوب و برجسته هم می تواند در جذب مخاطبان خود شکست بخورد اگر تیم آماده اجرای خوب آن ایده و حمایت همه جانبه از آن نباشد.
بنیانگذاران باید همه چیز را در مورد فضایی که در آن فعالیت می کنند بدانند.
کارمندان اولیه استارتآپ اغلب برنامههای کاری شدیدی دارند. یک نظرسنجی در سال 2018 توسط MetLife و اتاق بازرگانی ایالات متحده نشان داد که صاحبان استارتآپها در روزهای کاری بیش از 14 ساعت کار را ثبت میکنند. اگر تیمی مایل نباشد بیشتر ساعات بیداری خود را به یک ایده اختصاص دهد، ممکن است برای رشد و پیشرفت با مشکل مواجه شود.
آیا این یک ایده جدید است، و اگر چنین است، چرا مردم قبلا آن را امتحان نکرده اند؟ اگر اینطور نیست، چه چیزی باعث میشود تیم استارتآپ بهطور منحصربهفردی قادر به شکستن قفل آن باشد؟
اندازه بازار یک استارت آپ، مقیاس فرصت آن را مشخص می کند. شرکتهایی که روی فناوریهای خاص وسواس دارند، ممکن است از رقبای خود پیشی بگیرند، اما به چه منظور؟ بازارهای بسیار کوچک ممکن است به بازارهای مالی منجر شود که برای بقای کافی بزرگ نیستند.
اگر یک استارتاپ بتواند به همه این سؤالات پاسخ دهد، ممکن است برای بقای خود بخشی از 10 درصد شرکت های موفق مرحله اولیه شود.
در سطح بالا، یک استارت آپ مانند هر شرکت دیگری کار می کند. گروهی از کارمندان با هم کار می کنند تا محصولی را ایجاد کنند که مشتریان آن را بخرند. با این حال، چیزی که یک استارتاپ را از سایر مشاغل متمایز می کند، روشی است که یک استارتاپ برای انجام این کار پیش می رود.
شرکت های معمولی کارهایی را که قبلا انجام شده است تکرار می کنند. یک صاحب رستوران بالقوه ممکن است یک رستوران موجود را توسعه دهد. به این معنا که آنها از یک الگوی موجود در مورد نحوه عملکرد یک تجارت پیروی می کنند.
هدف یک استارت آپ ایجاد یک قالب کاملاً جدید است. در صنعت غذا، این ممکن است به معنای ارائه کیتهای غذایی رژیمی یا خاص برای ورزشکاران باشد. به نوبه خود، این مقیاسی را ارائه می دهد که رستوران های معمولی نمی توانند درک کنند: ده ها میلیون مشتری بالقوه، به جای هزاران.
یک عامل کلیدی دیگر وجود دارد که استارت آپ ها را از سایر شرکت ها متمایز می کند: سرعت و رشد. هدف استارتآپها ایجاد ایدههای بسیار سریع است. آنها اغلب این کار را از طریق فرآیندی به نام تکرار انجام می دهند که در آن به طور مداوم محصولات را از طریق بازخورد و داده های قبلی بهبود می بخشند. اغلب، یک استارتآپ با اسکلت اولیه یک محصول به نام کمینه محصول باارزش (MVP) شروع میکند که آن را آزمایش و بازبینی میکند تا زمانی که آماده عرضه به بازار شود.
در حالی که استارت آپ ها در حال افزایش محصولات خود هستند، معمولاً به دنبال گسترش سریع پایگاه های مشتریان خود نیز می باشند. این به آنها کمک میکند تا سهمهای بازار بزرگتری ایجاد کنند، که به نوبه خود به آنها اجازه میدهد پول بیشتری جمعآوری کنند و سپس محصولات و مخاطبان خود را بیشتر رشد دهند.
این رشد سریع و نوآوری معمولاً به طور ضمنی یا صریح در خدمت یک هدف نهایی است: عمومی شدن. هنگامی که یک شرکت خود را به روی سرمایه گذاری عمومی باز می کند، فرصتی را برای سرمایه گذاران اولیه ایجاد می کند تا پول کسب کنند و پاداش خود را به دست آورند، مفهومی در اصطلاح استارتاپی که به عنوان “خروج” شناخته می شود.
ارزش گذاری یک استارتاپ می تواند دشوار باشد زیرا استارتاپ ها معمولاً طول عمری ندارند که در آن موفقیت خود را تعیین کنند. استارتآپها ممکن است تا چند سال پس از راهاندازی، سود یا حتی درآمدزایی نداشته باشند. به این ترتیب، استفاده از معیارهای سنتی صورت های مالی برای ارزیابی ها کاربردی ندارد. برخی از بهترین راهها برای ارزشگذاری یک استارتآپ شامل هزینههای تکراری، چند برابری بازار، جریان نقدی تخفیفیافته و ارزیابی مرحلهای است.
استارتآپها کسبوکارهایی هستند که با رشد سریع ایجاد میشوند وباعث تحولاتی در صنعت و بازار می شوند و وضعیت موجود را به چالش میکشند. اگر فردی با انگیزه، پرشور، خلاق و سازگار با یک ایده عالی هستید؛ ممکن است شما برای کارآفرینی استارتاپی ساخته شده باشید.
یک از فعالیت های اصلی ما در آژانس دیجیتال مارکتینگ DMPLus مشاوره و راه اندازی استارتاپ می باشد. از مرحله ایده پردازی تا تجاری سازی محصول و خدمات در کنار شما هستیم. جهت دریافت مشاره و منتورینگ در این خصوص با ما تماس بگیرید. از برنامه ریزی کسب و کار گرفته تا بازاریابی، نکات و استراتژی های برتر را برای کمک به کارآفرینان برای رسیدن به موفقیت به اشتراک می گذاریم.
شرایط برگزاری دوره:
مدت زمان آموزش: ۱۴ ساعت
تاریخ شروع دوره: هفته آخر شهریور ماه
هزینه دوره: 1290000 تومان
هزینه با تخفیف: 900000 تومان
مکان برگزاری: اصفهان، خیابان ۲۲ بهمن، مجموعه اداری غدیر، سرای نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی، آژانس دیجیتال مارکتینگ DMplus
برای اشتراک اطلاعات و تعاملات، گروه واتساپی دارد.
ادمین اینستاگرام؛ یک شغل پردرآمد و آسان
امروزه اینستاگرام به یک محل خوب برای کسب درآمد تبدیل شده است و کسانی که اطلاعات به روزی در زمینه تکنولوژی دارند، به راحتی میتوانند از این روش کسب درآمد از اینستاگرام، استفاده کنند. همانطور که میدانید، بیشتر کسب و کارهای اینستاگرامی یا پیجهای بلاگری به دنبال پیشرفت در اینستاگرام هستند ولی راه و روش آن را بلد نبوده و یا زمان کافی برای حضور در اینستاگرام ندارند. خب از آنجایی که مدیریت پیج اینستاگرامی یک کار تخصصی است، بنابراین اغلب کسب و کارها به دنبال یک متخصص در زمینه اینستاگرام هستند که عموما با اسم ادمین اینستاگرام شناخته میشود. امروزه بسیاری از افراد دوست دارند تا در این زمینه فعالیت کنند و به درآمد برسند؛ بنابراین این سوال برایشان پیش میآید که چگونه ادمین اینستاگرام شویم؟
_ با آموزش از یک متخصص باتجربه، به گونهای که هم تخصص را فراگیرید هم درگیر آزمون و خطاهای تجربی نشوید.
توجه داشته باشید که مسیر شما برای کسب درآمد از شغل ادمینی، از آموزش میگذرد.
ادمین اینستاگرام؛ یک شغل پردرآمد و آسان
امروزه اینستاگرام به یک محل خوب برای کسب درآمد تبدیل شده است و کسانی که اطلاعات به روزی در زمینه تکنولوژی دارند، به راحتی میتوانند از این روش کسب درآمد از اینستاگرام، استفاده کنند. همانطور که میدانید، بیشتر کسب و کارهای اینستاگرامی یا پیجهای بلاگری به دنبال پیشرفت در اینستاگرام هستند ولی راه و روش آن را بلد نبوده و یا زمان کافی برای حضور در اینستاگرام ندارند. خب از آنجایی که مدیریت پیج اینستاگرامی یک کار تخصصی است، بنابراین اغلب کسب و کارها به دنبال یک متخصص در زمینه اینستاگرام هستند که عموما با اسم ادمین اینستاگرام شناخته میشود. امروزه بسیاری از افراد دوست دارند تا در این زمینه فعالیت کنند و به درآمد برسند؛ بنابراین این سوال برایشان پیش میآید که چگونه ادمین اینستاگرام شویم؟
_ با آموزش از یک متخصص باتجربه، به گونهای که هم تخصص را فراگیرید هم درگیر آزمون و خطاهای تجربی نشوید.
توجه داشته باشید که مسیر شما برای کسب درآمد از شغل ادمینی، از آموزش میگذرد.
جهت مشاوره راه اندازی استارتاپ، فرم زیر را پر کنید:
جهت دریافت مشاوره برای شروع استارتاپ خود، لطفا فرم زیر را تکمیل فرمایید:
"(ضروری)" indicates required fields