1. عدم اطمینان به اهداف خود

شما می دانید که می خواهید در حوزه ای شناخته شوید، اما هنوز کاملاً مطمئن نیستید که چیست. بدیهی است که اگر از هدف خود مطمئن نیستید، مخاطبان شما نیز سیگنالهای عدم اطمینان را دریافت خواهند کرد. دانستن اینکه چرا برند شخصی شما وجود دارد، پایه ای را فراهم می کند که همه عناصر دیگر بر آن ساخته شده اند. این روزها، اینترنت با جریان مداوم محتوا و سازندگان اشباع شده است. به همین دلیل است که باید هدف از حضور خود را روشن کنید.

بله، برند شخصی شما باید درباره شما باشد، اما باید تمرکز خود را افزایش دهید. ممکن است موضوعات مختلفی را به یک اندازه دوست داشته باشید، اما تنوع بیش از حد ممکن است باعث سردرگمی شود. وضوح همچنین به معنای ساده نگه داشتن چیزها است.

در این مورد، مرحله اول شامل یافتن اشتیاق شماست.

هنگامی که این موضوع را حل کردید، مدتی را به تحقیق در مورد رقبای خود اختصاص دهید و ببینید چگونه می توانید خود را متمایز کنید. ارزش منحصر به فرد شما چیست؟ اگر کاملا آشکار نیست، باید مشخص تر شود.

2. دست کم گرفتن تعهدات

ما در عصر رضایت آنی زندگی می کنیم. یک لباس، وعده غذایی یا قرار جدید فقط چند کلیک با ما فاصله دارد. اما ساختن یک برند شخصی به زمان نیاز دارد – به خصوص در پلتفرم رسانه های اجتماعی. چه در لینکدین، چه اینستاگرام یا توییتر باشید، به آسانی نمی‌توانید نام خود را در آنجا به اشتراک بگذارید. دسترسی ارگانیک در حال کاهش است و تبلیغات دیجیتال در بالاترین سطح خود قرار دارد. بین کار و زندگی شخصی شما، پیدا کردن زمان برای ساختن برند شخصی شما ممکن است دشوار باشد. آیا در گذشته تلاش کرده‌اید و دچار مشکل شده‌اید؟ شاید این مشکلات آشنا به نظر برسند:

• فعالیت های وبلاگ نویسی ناهماهنگ و متناقض
• نداشتن استراتژی مناسب در رسانه های اجتماعی
• شبکه سازی ناقض و بدون برنامه
• عدم صرف زمانی صرف کافی برای یادگیری و تحقیق

اگر چنین است، زمان آن رسیده است که برای بهتر شدن تغییر کنید. یک چشم انداز روشن از هدف نهایی و برنامه ای برای چگونگی رسیدن به آن باید طراحی کنید. بدون این، احتمالاً نتایج کمی (در صورت وجود) خواهید دید و تسلیم خواهید شد.

مانند هر چیز دیگری، تا زمانی که تغییرات مثبتی را مشاهده نکنید، چسبیدن به چیزی چالش برانگیز است. لطفاً هنگام تعیین اهداف خود این را در نظر بگیرید – به خودتان فرصتی برای دستیابی به آنها بدهید. اگر فوبیای تعهد دارید، یک برنامه کلی محکم می‌تواند باعث شود که همه چیز کمی گنگ به نظر برسد. برای تجزیه آن:

• یک هدف اصلی برای خود قائل نباشید: آن را به اهداف کوچکتر و دست یافتنی تقسیم کنید تا انگیزه داشته باشید.
• ثابت قدم باشید: وبلاگ نویسی یک بار در ماه یا کمتر مشکلی ندارد (تا زمانی که به آن پایبند باشید.)
• برنامه ریزی ایجاد کنید: روزها و هفته های خود را از قبل ترسیم کنید تا این روند آسان تر شود.
• شبکه: به گروه ها، انجمن های آنلاین بپیوندید و در رویدادها شرکت کنید تا نام خود را در آنجا به نمایش بگذارید.
• هرروز چیز جدیدی بیاموزید: دائماً ذهن خود را گسترش دهید تا مطمئن شوید که خالق، متخصص و مخاطب بهتری هستید.

3. تلاش برای تبدیل شدن به کسی که نیستی

وقتی جامعه بیش از هر زمان دیگری به دنبال صداقت و شفافیت است، شما باید صادق باشید. این به این معنی است که هنگام به اشتراک گذاری داستان خود روراست باشید (و شاید حتی کمی آسیب پذیر باشید).

اینفلوئنسرها به‌عنوان افرادی عادی شروع به آموزشو الهام بخشیدن به دیگران در رسانه‌های اجتماعی با پیشینه و زندگی روزمره خود کردند. این برخلاف جریان اصلی تبلیغات شرکتی است. شما ممکن است نخواهید یک اینفلوئنسر شوید، اما مردم دوست دارند بدانند که شما از کجا آمده اید و به عنوان یک فرد چه هویتی دارید. این عنصر انسانی برندسازی شخصی است که مخاطب هدف شما را جذب می کند.

تمرکز خود را به چیزی تغییر ندهید که فکر می کنید بازار به آن نیاز دارد. با پوشش دادن موضوعات زیاد، خطر عمومی به نظر رسیدن را دارید. یک برند شخصی مستحکم باید هر چیزی باشد جز بازاریابان برندینگ شخصی، در اینجا نحوه معتبر نگه داشتن آن آورده شده است:

• با روح خود پیش بروید (نه با آنچه محبوب است)
• صاحب اشتباهات خود باشید
• به مردم نشان دهید که چه کسی هستید و در مورد آن مطمئن باشید
• یک داستان خوب بگویید و طوری بنویسید که انگار دارید با یک دوست صحبت می کنید
• اهداف برند خود را از درون بشناسید
• آن را ساده نگه دارید
• در برندسازی، با تصویر و کیفیت ثابت بمانید
• اعتماد خریده نمی شود ساخته می شود
• از نقاب استفاده نکنید
• یک اشتیاق را دنبال کنید

فوربس آن را خلاصه کرده است:

“برند شخصی خود را مدیریت کنید و سپس داستان برند خود را قبل از اینکه شروع به بیان دیدگاه ها و نظرات تخصصی خود کنید، بگویید. شروع با شمای واقعی کلید تضمین این است که برندسازی شما حداکثر ارزش را برای شما و حرفه شما به ارمغان می آورد.

4. عدم تولید محتوای شخصی

در حالی که محتوای انتخاب شده در همه استراتژی های بازاریابی حیاتی است، ایده کلی یک برند شخصی در مورد شماست. یکی از بزرگترین اشتباهات برندسازی شخصی که می توانید مرتکب شوید این است که پشت برند خود پنهان شوید. اگر می خواهید مردم سرمایه گذاری کنند، باید به آنها دلیلی برای سرمایه گذاری ارائه دهید. و ایجاد محتوای شخصی، یک راه مطمئن برای سرگرمی، آموزش و الهام بخشی است. توییتر یک نقطه شروع عالی است. وبلاگ نویسی نیز مفید است زیرا فقط در نوشتن خلاصه می شوند.

اگر جلوی دوربین اعتماد به نفس ندارید، نگران نباشید. پادکست به شما این امکان را می دهد که بدون نگرانی در مورد عنصر بصری، تاثیر بیشتری را تزریق کنید. در اینجا چند مرحله وجود دارد که باید در سفر بازاریابی محتوای خود انجام دهید:

• توییت منظم
• یک کتاب یا کتاب الکترونیکی بنویسید
• پادکست راه اندازی کنید
• وبلاگ نویسی (به عنوان مثال یک روز از زندگی شما)
• برای مهمان شدن در پادکست ها و وبینارها درخواست دهید

5. تمرکز بیش از حد روی خود

از طرف دیگر، اگر یک ماشین تولید محتوا هستید، ممکن است لازم باشد این کار را دوباره بررسی کنید. منظور از برندسازی شخصی تبلیغ کردن خودتان است، اما آیا افراد مزاحمی را می‌شناسید که مدام در مورد خودشان صحبت می‌کند؟ شما که نمی خواهید مثل آن ها باشید. برخی از کسب‌وکارها/استارت‌آپ‌های جدید یا کسانی که تازه وارد بازاریابی محتوا شده‌اند، فکر می‌کنند که وبلاگ‌نویسی در مورد اینکه محصولشان چقدر عالی است، مردم را متقاعد می‌کند که آن را بخرند، اما این یک اشتباه بزرگ در برندسازی شخصی است.

این جمله معروف را به یاد داشته باشید، “هیچ کس دوست ندارد چیزی به او فروخته شود، اما درعین حال همه  عاشق خرید هستند”.

موضوعات درونگرایانه عجیب و غریب برای توضیح خدمات شما مفید هستند، اما باید بر آنچه محصول یا خدمات شما می تواند برای مشتریان شما انجام دهند تمرکز کنید. ارزشمندترین مساله این است که مردم به شما به عنوان یک رهبر فکری با دیدگاه و دانش منحصر به فرد نگاه کنند.

در اینجا برخی از مزایای مدیریت محتوا برای برند شخصی شما آورده شده است:

• می تواند شما را در موقعیت “رهبر فکری” قرار دهد.
• به شما امکان می دهد با کسانی که محتوا با آنها به اشتراک می گذارید ارتباط برقرار کنید
• دانش تخصصی شما را توسعه می دهد
• آگاهی از برند را افزایش می دهد

6. عدم شبکه سازی شخصی  

آیا دوستی دارید که همیشه برای مشاوره پیش او بروید؟ یکی که مانع از گرفتن یک تصمیم احمقانه شده است؟ شما در تجارت نیز به این روابط نیاز دارید. اگر با جامعه خود ارتباط برقرار نکنید، چگونه می توانید ارزش منحصر به فرد خود را درک کنید؟

ارسطو یک بار گفت:

«در عرصه زندگی انسان، پاداش و افتخار نصیب کسانی می‌شود که صفات نیک خود را در عمل نشان دهند».

هنگام ایجاد شبکه، بهتر است بر روی کسانی که ملاقات می کنید و کارهایی که می توانید برای آنها انجام دهید تمرکز کنید. هر کسی ارزشی دارد و شما می خواهید به عنوان فردی که واقعاً علاقه مند به یادگیری از دیگران است شناخته شوید

اگر قبلاً شبکه سازی انجام نداده اید ، این چند نکته را به خاطر بسپارید:

• همیشه قبل از هر رویدادی، برنامه ریزی داشته باشید (کارت ویزیت ها را آماده کنید)
• این کار را برای ایجاد ارتباطات و روابط واقعی انجام دهید (نه فقط برای کمک به خودتان)
• از طریق کسانی که از قبل می شناسید با درخواست معرفی با افراد آشنا شوید
• هرگز کسی را بی اهمیت ندانید
• شبکه‌های مجازی (پیام‌رسان لینکدین، کنفرانس‌های آنلاین) را با رویدادهای حضوری ترکیب کنید
• هر چیزی را که قول می دهید پیگیری و اجرا کنید
• شبکه سازی می تواند افزودنی قدرتمندی برای استراتژی برندسازی شخصی شما باشد زیرا یادگیری از تخصص و تجارب دیگران بسیار ارزشمند است.

7. مشارکت کم در رسانه های اجتماعی

امروزه رسانه های اجتماعی نقش مهمی در تمام تلاش های برندسازی دارند. اگر در زندگی شخصی خود به طور آنلاین فعال نیستید، وقت آن رسیده است که نام خود را در آنجا به اشتراک بگذارید. متأسفانه، نامرئی بودن یک اشتباه بزرگ در برندسازی شخصی است. نیازی نیست که شبکه مجازی فقط در رویدادهای مشخصی انجام شود. ماهیت عمومی رسانه های اجتماعی آن را به یک محیط عالی و غیررسمی برای شروع و ایجاد روابط تبدیل می کند.

اما این فقط برای مکالمات یک به یک نیست. اگر می‌خواهید یک برند شخصی قوی بسازید، باید در مکالمات عمومی شرکت کنید

مشارکت در رسانه های اجتماعی می تواند شامل موارد زیر باشد :

• پاسخ دادن به سوالات مستقیم مخاطبان
• توییت کردن نظر خود در موضوعات
• نظر دادن در مورد پست های گروه ها و صفحات
• پاسخگویی به هر پاسخی در مورد محتوای انتخاب شده
• منشن و تگ کردن افراد در پست های خود
• پست کردن مرتب پستهای استارتر و تعاملی (در مورد اخبار اخیر صنعت سوال بپرسید یا چالش ایجاد کنید)
• ارائه نظر/کمک در جایی که دیگران نظر می خواهند
• فالو کردن رهبران فکری در صنعت خود و گفتگوی عمومی با آنها
• برای موفقیت در رسانه های اجتماعی، باید اجتماعی باشید.

حضور فعال در رسانه های اجتماعی می تواند به بهبود سئو نیز منجر شود. همانطور که بافر هوشمندانه بیان کرد:

«شما احتمالاً به یک مهمانی نمی‌روید فقط برای سخنرانی و امتناع از انجام هر گونه مکالمه، درست است؟ برای جذاب بودن، باید واقعا اجتماعی باشید، که به معنای تعامل با افراد اطرافتان است.»

اگر می خواهید مخاطب ایجاد کنید و مورد توجه قرار بگیرید، باید تعامل خود را افزایش دهید.

8. عدم صرف زمان کافی برای یادگیری و به روز ماندن در حوزه تخصصی

از لحظه ای که به دنیا می آییم، پیوسته در حال یادگیری هستیم. با این حال، وقتی تحصیل را ترک می کنیم و وارد کار تمام وقت می شویم، ممکن است اشباغ شویم. اگر نمی توانید آخرین باری را که بصورت خودآموز چیز جدیدی یاد گرفتید به خاطر بیاورید، ادامه مطلب را دقیقتر بخوانید.

سرمایه‌گذاری در یادگیری و خودسازی نه تنها به شما کمک می‌کند که همیشه بالای نمودارها باشید، بلکه به شما کمک می‌کند به روز و مسلط به تخصصتان بمانید و موفقیت آینده خود را تضمین کنید.

در اینجا برخی از مزایای یادگیری مستمر آورده شده است:

• مهارت های جدید، ارزشی را که می توانید ارائه دهید افزایش می دهد
• بسیاری از صنایع به تکامل خود ادامه می دهند، بنابراین شما باید به روز باشید
• به شما امکان می دهد اهداف فعلی را انجام دهید و اهداف جدید ایجاد کنید
• شایستگی = اعتماد به نفس
• مهارت های رهبری شما را افزایش می دهد

زندگی مدرن شلوغ است، اما این بدان معنا نیست که شما باید ساعت‌ها را در کتابخانه بگذرانید یا از طریق گوگل به گشت و گذار بپردازید. سعی کنید کارهای کوچکی در روز انجام دهید:

• کتاب بخوانید
• سرگرمی جدیدی را شروع کنید
• به یک سخنرانی یا کارگاه بروید
• به پادکست ها گوش دهید
• ویدیوها را در یوتیوب تماشا کنید
• یک دوره آنلاین رایگان را امتحان کنید
• هرچه بیشتر یاد بگیرید، چیزهای جالب تری در سخنرانی ها و میتینگ هایتان خواهید داشت.